هنر و فرهنگ هفته؛ تئاتر، سینما و کنسرت تعطیل، انتخابات به قرنطینه رفت

با پذیرش خطر کرونا و بیم شیوع آن، سالن سینما، نمایش و کنسرتها بسته شد، کتابخانه ملی، موزه ملک، برج آزادی و میلاد، جلسه مجلس و مجمع تشخیص مصلحت هم. بیمارستانها شلوغ.
مترو خلوت، خیابانها خلوت اما جادههای رو به شمال پر، تشییع جنازه ملکه رنجبرسرد. غزلخوانی سایه در کلن به بعد افتاد اما کافه کتابهای رشت باز بود و او حضور داشت و غزلخوان بود. کنسرت کیهان کلهر، یادی از سینما رادیوسیتی، رونمایی کتاب زنی در فراسوی زمان معوق شد. اما زندانها باز، دادگاهها در کار و شبکههای مجازی گرم بازی ریاضی با تعداد قربانیان کرونا. به قول سردبیر شرق: ویروس خطرناک، اهمیت سیاسی انتخابات را به قرنطینه برد.
حق نشر عکس
Nabro
کافه کتابی در رشت
ساناز رحیمبیگی در همشهری گزارش داد که سایه بیپولی بر سر مهمترین جایزه فرهنگی افتاد که مقصود جایزه سالانه کتاب بود که بنا به این گزارش شایستگان تقدیر۳ دوره اخیرش هنوز لوح تقدیر و هدیه نقدی خود را دریافت نکردهاند.
چنین بود که سعید بیابانکی شاعر خبر داد: دستان پر از محبتت ما را کشت، آغوش پر از حرارتت ما را کشت. و افزود: اینها به کنار، چشم بادامی من، تست کرونای مثبتت ما را کشت!
حق نشر عکس
Ghadimiha
ملکه رنجبر
تشییع ملکه زیبای پریروز
ملکه رنجیر، دختر زیبایی بود از دیار گیلان، پدر و مادرش هر دو گرجستانی بودند و به ایران مهاجرت کرده و هر دو بازیگر تیاتر. پدر در رشت از کودکی وی را بر صحنه برد. خود گفته اول بار هشت سالش بود که در نمایش “بینوایان” و در نقش کوزت روی صحنه رفت، تازه رضاشاه رفته بود. و هیچ حادثهای نتوانست مانعش شود، پدرش هم همین را خواسته بود اما با زیبایی خیرهکننده به دنیای نمایش وارد شد تا همین سالهای آخر که هشتاد ساله بود و همراه زنده یاد کیومرث ملک مطیعی در سریال پرتماشای “زیر آسمان شهر” بود.
ملکه در این هفتاد و چند سال بیش از ۴۰ فیلم سینمایی ریز و درشت بازی کرد. اولین فیلمش “محکوم بیگناه” بود و اولین نمایش همان بینوایان. نسل قدیمی تیاتر و سینما به خندههای نمکینش باور داشتند و سه نسل بعدیها، به نالههایش از بیاعتباری دنیا و تنگی دست. از ازدواجی که در همان جوانی با ایروانی کرد پسری برایش ماند که بعد از انقلاب دو سالی او را با خود به بریتانیایش برد، پسر ماند اما ملکه تاب نیاورد و برگشت.
از ۱۳۲۷ که از زادگاهش به تهران رفت، در محیطهای هنری ظاهر بود چنان که در افتتاح تلویزیون ملی ایران. چهار خواهرش هم، مانند او به تشویق پدر به دنیا هنر کشیده شدند. خواهرانش گیلان، ایران، علویه و عاطفه بودند که هیچ کدامشان به مداومت ملکه نبودند گرچه در حاشیه نمایش زندگی کردند. و همه اینک درگذشتهاند.
اما ملکه رنجبر، بعد از انقلاب که کار در سینما برای زنها سخت شده بود، به گفته خودش چون دیگر داشت پیر میشد در سریالهای تلویزیونی پذیرفته شد و حدود ۳۰ سریال باز کرد. تا دوباره موقعیتی یافته شد و در موتور هزار، نیش زنبور، از ما بهتران و … فیلم بازی کرد.
میگفت حدود ۱۰۰ سال پیش پدر و مادرم که هر دو نمایش بازی میکردند برای اجرا به ایران آمدند و همین جا ماندند و هرگز برنگشتند. پدرم جزو اولین کسانی بود که در ایران تئاتر گذاشت و مادرم سومین زن مسلمانی بودند که به روی صحنه رفت.
اما در جشنواره فیلم سال ۹۵ در مصاحبهای گفت هفتاد سال به هنر این مملکت خدمت کردهام اما حالا هیچ کس به سراغم نمیآید و از من حالی نمیپرسد همه به فکر پول درآوردن هستند. و همان جا بود که دلتنگ گفت: اگر یک بار دیگر متولد شوم، پا در عرصه بازیگری نمیگذارم، در خانه میمانم و خانهداری میکنم، دیگر وارد این وادی نمیشوم.
باری، در اول هفتهای که نمایشخانهها بسته بود، ملکه رنجبر هم تسلیم شد. در تشییع جنازهاش مردان و زنانی بیشتر با موی سپید حاضر بودند. بازی در جانش بود.
حق نشر عکس
Tamasha
فیلم سلام بمبی محصول ایران و هند
بازگشت هند به بازار فیلم ایران
هفته گذشته معلوم شد که شرکت “هندی الاینس” با مشارکت یک شرکت فرانسوی توزیع فیلم، مجموعهای از ۳۳ اثر عباس کیارستمی را خریداری کرد. حاوی ۳۳ فیلمهای بلند٬ مستند و کوتاه. “طعم گیلاس”، “باد ما را با خود خواهد برد” و “خانه دوست کجاست” از جمله فیلمهای این مجموعهاند.
همین شرکت هندی همچنین فیلم “فروشنده” ساخته اصغر فرهادی را از شرکت فرانسوی ممنتوفیلمز خریداری کرده است.
برخی این خرید را نشان بازگشت تاجران هندی به بازار فیلم ایران دانستهاند.
چند تن از تاجران هندی از زمان جنگ جهانی دوم در بازار فیلم ایران حضور فعال داشتند. سردار ساکر از جمله مشهورترین آنها بود که دهها فیلم فارسی دهه سی و چهل توسط وی سرمایه گذاری شد. اما مهمتر از این، برادران هندوجا بودند که هم اکنون سالهاست که در فهرست ثروتمندترین مردم بریتانیا قرار دارند.
این دو برادر که نامشان حتی در اولین تلاش ایران برای به دست آوردن انرژی اتمی نیز بر زبانها بود، در کنار کارهای تجاری وسیع خود، یک شرکت تولید و واردات فیلم سینمایی هم داشتند که دهها فیلم برجسته آمریکایی، هندی و ایتالیایی توسط آنها وارد شد.
فیلم مشهور “خانه خدا” ساخته ابوالقاسم رضایی که اولین فیلم بلند از حج بود و با اجازه مخصوص از دربار سعودی شکل گرفت و کسانی مانند ابراهیم گلستان و ایرج انور در ساخت آن نقش داشتند، در اواخر دهه چهل، با سرمایه برادران هندوجا ساخته شد. آنان بعد از انقلاب به لندن رفتند و موسسات خود را نیز به لندن منتقل کردند. برخی از نامداران و کارشناسان برجسته بانکی و تجاری ایرانی که در دوره پادشاهی سمتهای مهم مانند رییس بانک مرکزی و رییس سازمان برنامه داشتند، در سالهای تبعید بعد از انقلاب در موسسات و از جمله بانک هندوجا ها سمتهای بلندی داشتند.
در دو سال اخیر هم فیلمهای “سلام بمبی” با بازی محمدرضا گلزار و “دختر شیطان” با بازی حمید فرخ نژاد محصول مشترک ایران و هند بوده است.
حق نشر عکس
Khabarnegaran
ماریا حاجیها در حال گریم بهنوش طباطبایی
بیست سال در دو پرده
اهل نمایش و هم علاقهمندان به این صنعت، از مدتها پیش خبر یافتند که محمد رحمانیان نمایشی را دارد آماده می کند که شاید فضای نمایش را از رخوت نجات بخشد و روحی ببخشد به فضای سنگین ناشی از حوادث روزگار که بر سر همه هنرها ریخته است. سرانجام در یک جمع با اهل مطبوعات رحمانیان که نویسنده و کارگردان نمایش روزهای رادیوست، به پرسشهای ریز روزنامهنگاران پاسخ داد و شوقها افزون شد.
رحمانیان در توضیح نام “روزهای رادیو” گفت: آن را از روی فیلمی به همین نام اثر وودی آلن برداشتم. این نمایش به دلیل طولانی بودن در ۲ جلد “عشق” و “آشوب” به صحنه میرود و وقایع تاریخی، سیاسی و اجتماعی ۲۰ ساله ایران را، از بهار ۱۳۱۹ تا بهار ۱۳۳۹ دنبال میکند.
نمایش “روزهای رادیو” برای سالن بزرگ طراحی شده بود، یعنی ۸ نمایش با ۸ صحنه و امکانات مختلف. از همین جهت تالار وحدت را میخواستند که میسر نشد و حالا در تماشاخانه شهرزاد (سالن گلایل) در دو بخش اجرا میشود.
اما با همه این اقدامات، نمایش دو شب بیشتر (هر شب با دو بخش) اجرا نشد، چرا که اعلام گردید که همه نمایشها و سینماها و کنسرتها به دلیل شیوع کرونا تا نیمه اسفند تعطیل میشود. رحمانیان با جمله “فدای یک مو و سلامت مردم” همدلی خود و همکارانش را نشان داد و به این ترتیب اجرای یک نمایش گرم و در عین حال آگاهی بخش، برای دو هفته به تاخیر افتاد.
از جمع کثیر بازیگران نمایش روزهای رادیو، بهنوش طباطبایی، ۳ نقش متفاوت بازی میکند (و یکی از آنها نقش مرد جوانی است بهنام حشمت که شوفر رادیوست)، مهتاب نصیر پور، رویا میرعلمی و لیلی رشیدی هم حضورشان در جلسه گفتگوی مطبوعاتی چشمگیر بود. چه رسد که آشکار گردید صدا نمایش متعلق به خانم احترام برومند گوینده قدیمی تلویزیون است.
بینندگان همان دو شب این نمایش نظر دادهاند که بازی هومن برق نورد، افشین هاشمی، احسان کرمی، آرمین رحیمیان، فهیمه رحیمنیا در یادها مانده، چنان که بازی دیگر بازیگران: آلاله زارع طلب، نوشین اعتماد، مانیا علیجانی، غزال آخوندزاده، نازنین میهن، فرهاد اتقیایی، آناوا صدر هاشمی، المیرا صارمی، کسری کندری، امیر آرام، محمدرضا هلال زاده، سوگند صدیقی، راحیل زمانی، امین مصلایی، نیما طیبی، محمد مهدی طهماسبی، پوریا محمودی، محمد حبیب نژاد، فروغ شیخی، بهرنگ زهره وند، علی رضازاده، شهرام نصیرپور، امیددربان، شاهین زرگر، معصومه خدابنده لو، محسن فروزان، مهدی ایمانیان، نیوشا شهریوری و رضا حجتی.
رحمانیان در نشست خبری از نقش موسیقی در روزهای تاریخی رادیو گفت و تاکید کرد که به همین جهت علی علیشیری به عنوان ترانهسرا همراه شده است و در عین حال سردار سرمست تنظیم موسیقی را به عهده گرفته و همراه غزاله آخوند زاده، نوازندگی را هم به عهده گرفته. در عین حال احسان کرمی هم آواز میخواند. بهرام ابراهیمی که از بازیگران قدیمی تئاتر است در نقش قوام السلطنه در روزهای بحرانی سال ۱۳۳۱ میشود، همان زمان که بیانیه کشتیران را سیاستی دگر آمد با صدای محکم رضا سجادی گوینده رادیو پخش شد و نوشتهاند که از هیبتش جنبش سی تیر معنا گرفت.
حق نشر عکس
A.Pakdel
کارتونی از طنز مفهومی
جایزه جهانی برای پاکدل
اول هفته خبر رسید علیرضا پاکدل کارتونیست ایرانی به عنوان یکی از اعضای داوران انتخاب پوستر چهل و هفتمین جشنواره بینالمللی طنز گرافیکی پیراسیکابای برزیل انتخاب شده، اما آخر هفته خبر خوشتر این بود که این کارتونیست مشهدی که دل از زادگاهش هم نمیکند موفق به کسب جایزه ویژه جشنواره معتبر کاریکاتور ساتریکون در لهستان ۲۰۲۰ شده برای موضوع تنهایی.
جشنواره جهانی ساتریکون یکی از معتبرترین و شاخصترین جشنوارههای کاریکاتور در دنیا است که هر ساله با حضور گسترده هنرمندان کارتونیست از سرتاسر دنیا، در لهستان برگزار میشود. فراخوان این جشنواره حدود پنجماه پیش در دوبخش تنهایی و آزاد در سایتهای معتبر کارتون و کاریکاتور اعلام گردید.
در این دوره هنرمندانی از پنجاه و شش کشور با یکدیگر به رقابت پرداختند که پس از داوری نهایی که سوم اسفند ماه برگزار گردید، هنرمندانی از ایران، لهستان، برزیل، روسیه، اکراین و صربستان انتخاب شدند که در خرداد ماه سال آینده باید در اختتامیه این جشنواره در کشور لهستان شرکت کنند.
پاکدل که تاکنون جوایز متعددی از جشنوارههای مختلف دریافت داشته اعلام داشت این جایزه را تقدیم میکند به مردم ایران و زادگاهم مشهد.
حق نشر عکس
Sharvang
احمد عربانی
من پیام اسدی هستم