محمود فرجامی طنزپرداز مقیم نوروژ که کتابهای طنز “بیشعوری” را ترجمه و “بیشعوران” را تألیف کرده، جمعه ۲۸ فوریه ۲۰۲۰ میهمان شهر کلن بود و دو ساعت ۵۰ نفر را با واقعیتهای طنزآمیز زندگی روزمره زنان و مردان خنداند.
میزبان این برنامه، پدرام فرهادی، بیش از سه سال است که در شهر کلن در چارچوب مرکز فرهنگی “شالپلاته” برنامههای هنری و فرهنگی برگزار میکند.
موضوع برنامه توهم مردان و تصور زنان از روابط جنسی بود و فرجامی با اینکه در بند شکستن تابوهای این قضیه است، کمتر واژگان رکیک به کار میبرد و بیشتر با تمثیل و تمهید به مقصود میرسید:
«این دختر خانم که ۱۷ ساله به این برنامه آمده، با این حرفها که من میزنم، ۳۷ ساله از اینجا بیرون میرود.»
یا:
«حالا که میان غوغای کرونا از جانتان گذشتید و به اینجا آمدید، از آبرو هم بگذرید که میخواهیم درباره سکس حرف بزنیم.»
و:
«راستی چرا نام آن چیزی که رویش مینشینند را نباید برد؟ یعنی صندلی نگیم؟»
فرجامی پس از بحث «زبانشاختی مشهدی که “شدن” ندارد و به جایش “رفتن” میگویند»، حاضران را هم در شوخیهای خود شرکت داد و با حاضرجوابی برنامه را خودمانیتر کرد:
«چرا زنان زیاد حرف میزنند و مردان نه؟»
یک زن: «کی گفته؟»
فرجامی: «اگر گذاشت برنامه را ادامه بدیم! مرد از روزگار شکارچیبودن در کمین بوده و زنان همه کارها را میکردهاند و همیشه در ارتباط با هم گپ میزدهاند. به همین دلیل مردها به جای حرفزدن زِه میزنند.»
«وقتی یک زن میگوید “به هیچ چیز فکر نمیکنم” خطرناک است چون به یک میلیون چیز فکر میکند. اما اگر یک مرد چنین چیزی گفت، راست گفته.»
نکته دیگری که به صمیمیکردن برنامه کمک کرد، مطرحکردن خودش به عنوان موضوع نمایش بود:«هیچکس در معرفی من تا حالا دکتر فرجامی نگفته بلکه از آنجا که کتابی به این نام ترجمه کردهام، همه میگویند “این همون فرجامی بیشعوریه دیگه”.»
فرجامی افزون بر حرکتهای نمایشی بدن که برنامه را از حالت شنیداری صِرف درمیآورد، در ادامه ابتکار تازهای زد و از چتهای مردهایی که دنبال یار میگردند، نمونههایی آورد:
«سلام بانوی کوچهباغ شب»
یا از “کودکماندگی” برخی مردان: «شماره بدم که اگر به هم زدین به من زنگ بزنین؟»
شوخیهای بداهه که فرجامی آن را سال گذشته با همکاری نخستین زن کُمِدین افغان، نیلاب سرابی آغاز کرد و با همین کار تابویی را شکست، با گفتن برخی ناگفتهها درباره روابط خصوصی زنان و مردان پایان یافت. این برنامه دو ساعت طول کشید.
از آنجا که فرمولبندیهای نامتعارف برای واژگان روابط جنسی و آداب دست به آب در برنامه کم بودند، گاه فرجامی مجبور میشد کلمات متعارف به کار ببرد که در آنها جای طنز و شوخی خالی بود.
کافی بود به جای فعل “مدفوع کردن” میگفت: «به قول یارو: یو آر ریدینگ.»
بیگمان اگر این برنامه کوتاهتر بود، تأثیر خوشتری بر حاضران میداشت.
برنامه فرجامی به خوبی نشان میدهد که سیاست چنان بر زندگی ما غالب شده که شوخیهای جنسی و روزمره هم بیآنکه لزوما طنز سیاسی باشند، از بار انتقادی اجتماعی برخوردارند.
برای نمونه فرجامی میگفت: «در دهه ۶۰ به فیلمهای پورن کارتون میگفتند. ما که کرایه میکردیم که نگاه کنیم هیچ دستگیرمان نمیشد چون رندان همه فیلم را خطخطی کرده بودند و ما مجبور میشدیم به یک عده که اصل این فیلمها را پیشتر دیده بودند، کیک و نوشابه بدهیم تا برایمان تعریف کنند قضیه چه بوده.»